«فسیل» مصداق سینمای مبتذل نیست
تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۳۵۱۸۷
شانزدهمین قسمت برنامه تلویزیونی «نقد سینما» پس از وقفهای کوتاه، شب گذشته ۸ اردیبهشتماه از شبکه چهار سیما، پخش شد. در میز نقد سینمای ایران، فیلم سینمایی «فسیل» توسط محمد صابری و محمد قربانی بررسی شد. آرش خوشخو و محمدرضا مقدسیان در میز نقد سینمای جهان فیلم درباره فیلم «همهچیز، همه جا، به یکباره» صحبت کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ابتدا امیررضا مافی میزبان «نقد سینما» با اشاره به درگذشت عماد افروغ، جامعهشناس و سیاستمدار ایرانی اظهار کرد: در روزهای گذشته یکی از اندیشمندان تراز اول علوم انسانی، دکتر عماد افروغ را از دست دادیم. بهترین تعبیر درباره او این بود که میدانست چه زمان، کجا بایستد و چه زمان باید آنجا را ترک کند. دکتر افروغ انسانی صریح بود که تمنای قدرت نداشت، بیپرده سخن میگفت و همواره در مسیر انقلاب اسلامی به نقادی اوضاع کنونی میپرداخت.
پس از آن نخستین بخش برنامه، میز نقد سینمای ایران بود که در آن محمد صابری و محمد قربانی از فیلم سینمایی «فسیل» با فروشی بیسابقه و نزدیک به صد میلیارد تومان سخن گفتند.
محمد صابری تعبیر کمدی مبتذل را درباره فیلم «فسیل»، نادرست دانست و گفت: با این عبارت همراه نیستم؛ لااقل «فسیل» را مصداق سینمای مبتذل نمیدانم. به عنوان یک خبرنگار حوزه سینما تاکید میکنم، فروش فیلمهای «فسیل»، «انفرادی» و «دینامیت» به نفع سینمای ایران بوده است و نمیشود اقتصاد سینما را از تحولاتش نادیده گرفت.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا سینمای ایران میتواند برای مخاطبی که نمیخواهد «فسیل» ببیند، بدیلی ارایه کند، گفت: بله؛ به ویژه کارگردانان نسل جدید، فیلمهای خوب توسط آنان به قدری ساخته میشود که پیشنهادی باشد برای مخاطبانی که سینما برایشان مساله است. برای مثال فیلمهای «ملاقات خصوصی» و «علفزار» چنین مولفههایی دارند.
این منتقد سینما درباره فیلم سینمایی «فسیل» و مفهوم ابتذال مطرح کرد: به دلیل اینکه تعبیر ابتذال را مبتنی بر نوعی زیادهروی میدانم، معتقدم کریم امینی و حمزه صالحی به ترتیب کارگردان و نویسنده تلاش مشهودی برای اندازه نگهداشتن، دارند و این تفاوت «فسیل» با نمونههای مشابهی که قبلا در این فضا داشتهایم، است.
در ادامه محمد قربانی تاکید کرد: فیلم «فسیل» در فیلمنامه از کمترین انسجام سینمایی، برخوردار است. در یکسوم ابتدایی، فیلم درباره یک گروه موسیقی است که دچار مشکلاتی میشود، در میانه ما به کما رفتن را داریم و در انتها فیلم به ماجرای عشقی کاراکتر اصلی میپردازد. این رعایت نکردن انسجام برای فیلم تلویزیونی است نه سینما! سینما باید یک خط مشخص داستانی و شخصیت داشته باشد.
صابری خطاب به قربانی خاطرنشان کرد: درباره انسجام نداشتن اثر با شما همراه هستم و بدین دلیل فیلم را قابل نقد میدانم. اما من به شکل مستقل به اثر نگاه نمیکنم. من «فسیل» را در یک فرایند اتفاق مفیدی میدانم. من یک تجربه را از همکاریهای مکرر تهیهکنندهای جوان و یک فیلمنامهنویس تحلیل میکنم که گام به گام جلو میروند و سعی میکنند اشتباهاتشان را تکرار نکنند.
در بخش بعدی «نقد سینما» با عنوان میز سینمای روز، زهرا دمزآبادی که مهمان برنامه بود ابتدا درگذشت کیومرث پوراحمد را به مردم و جامعه سینما تسلیت گفت. او در ادامه به شکسته شدن رکورد فروش سینمای ایران اشاره و عنوان کرد: فروش سینمای ایران در روز دوم اردیبهشتماه، هفت میلیارد و پانصد هزار تومان بود. البته بلیت ۶۰ هزار تومانی را میتوان علت رقم خوردن این رکورد دانست.
وی درباره قاچاق فیلم سینمایی «برادران لیلا» توضیح داد: قبل از اکرانهای عید فطر، خبر قاچاق فیلم «جنگ جهانی سوم» هم به گوش رسید؛ این فیلم که قرار بود از لیست اکران عید فطر کنار گذاشته شود، به همین دلیل دوباره به لیست بازگشت. متاسفانه چند روز پیش خبری رسید که فیلم «خط فرضی» به کارگردانی فرنوش صمدی هم قاچاق شد و باعث شد شورای صنفی تصمیم به اکران این فیلم در کمترین زمان ممکن بگیرد.
دمزآبادی اضافه کرد: اینکه در فاصله فروردین تا اردیبهشت، سه فیلم قاچاق شود، بسیار عجیب است و پرسش اینجاست که مسئولیت این اتفاقات با چه کسی است؟ و اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند، چه ضربهای به پیکره سینما میخورد؟
این فعال رسانه خاطرنشان کرد: اکران نسخه عربی انیمیشن سینمایی «لوپتو» که در گیشه ایران نیز بسیار وفق بود، از عید فطر در چهل سینمای کشور لبنان آغاز شده و قرار است در عراق، سوریه و سایر کشورهای عربزبان هم اکران شود.
بخش بعدی برنامه، میز نقد سینمای جهان با موضوع «همهچیز، همهجا، به یکباره» بود. فیلمی که در مراسم اسکار توفیق زیادی داشت.
آرش خوشخو درباره بیمقدمه بودن و منطق عجیب فیلم بیان کرد: ما بدون هیچ توضیحی باید بپذیریم چند دنیای موازی وجود دارد. سختی تحلیل آن برایم از همان صحنههای ابتدایی فیلم مشخص میشود و فاصله من پنجاه و چند ساله با مخاطب نسل جدید که بازیهای کامپیوتری بازی میکند و منطق دنیاهای موازی برایش قابل هضم است، شکل میگیرد. چرا باید قبول کنم که شخصیت شوهر از دنیای موازی آمده است؟
محمدرضا مقدسیان نیز درباره «همهچیز، همهجا، به یکباره» مطرح کرد: این فیلم یک اثر هالیوودی است. هالیوود از اساس در از آن خود کردن مفاهیم تخصص دارد.ای کاش اثر را مال خود میکرد، تحقیرش نمیکرد و تقلیلش نمیداد. جهانهای موازی، مبحث بسیار پیچیده و عمیق در علم، فلسفه و... را هالیوودی کرده است.
وی خاطرنشان کرد: من مخالف جریان رفت و برگشتی سینما و بازیهای رایانهای در سالهای اخیر نیستم. اما آنجایی با آن مشکل دارم که از آن استفاده دغلکارانه میشود و حواس مخاطب را پرت میکند که مقهور فیلم شود و نفهمد حرف خاصی نزده است.
بخش پایانی برنامه «نقد سینما»، میز گفتگوی ویژه با موضوع «سینمای کمدی/ سینمای مبتذل» بود که با حضور حمزه صالحی فیلمنامهنویس «فسیل»، «پاستاریونی»، «دینامیت» و... برپا شد.
حمزه صالحی درباره دوگانه سینمای کمدی و مبتذل گفت: من متوجه تقسیمبندیهای این چنینی نمیشوم و نمیخواهم در صحبتهایم لغتها را بررسی کنم که اصلا ابتذال چیست و اگر در کمدی، مواردی اغراقآمیز بیان شود، چه میشود.
این فیلمنامهنویس تصریح کرد: زمانی که بودجه فیلمنامه کم باشد، نویسنده مجبور است، در سال تعداد بیشتری فیلمنامه بنویسد تا تامین شود و فرصت تشکیل اتاق نویسندگان رخ نمیدهد چراکه باید همان بودجه محدود هم تقسیم شود. ناگفته نماند زمانی شوخیهای بهتری نوشته میشود، که مشکلات و موانع برطرف شود و نویسندگان در کنار هم قرار بگیرند.
او در پایان درباره وضعیت سینمای کمدی ایران یادآور شد: مهمترین ضعف سینمای کمدی ایران، روایت است. گاهی به نفع چند خنده بیشتر روایت و شخصیت را جدی نمیگیریم.
برنامه «نقد سینما» به تهیهکنندگی یوسف بچاری و میزبانی امیررضا مافی جمعهها ساعت ۲۲:۳۰ از شبکه چهار سیما روی آنتن میرود.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاترمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: نقد فیلم فیلم سینمایی اکران فیلم میز نقد سینمای سینمای ایران فیلم سینمایی سینمای کمدی حمزه صالحی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۳۵۱۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زور سرمایه به هنر نمیرسد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این بخشی از سخنان نایبرئیس هیئتمدیره نماوا درباره اهالی سینماست که در چند روز گذشته واکنشهای بسیاری در پی داشت. اظهاراتی که پس از واکنش تعدادی از اهالی سینما با پاسخ و عذرخواهی روابط عمومی این پلتفرم همراه بود. اما این پاسخ، جواب قانعکنندهای برای اهالی سینما نیست. در این میان واکنش گسترده صنوف خانه سینما به این اظهارنظر توجهبرانگیز شد و هرکدام در بیانیههایی جداگانه خواستار رسیدگی به این موضوع شدند و روابط عمومی خانه سینما هم اعلام کرد هیئترئیسه این نهاد، بررسی موضوع سخنان این پلتفرم را به شورای صیانت خانه سینمای ایران ارجاع داده و در این شورا، درباره آن تصمیمگیری خواهد شد. اما به همین بهانه با همایون اسعدیان، کارگردان و تهیهکننده سینما، نگاهی کلانتر به گسترش پلتفرمها داشتیم و میزان دغدغهمندی آنها در حوزه فرهنگ را واکاوی کردیم و در ادامه شرایط حضور هنرمندان در پلتفرمها را بررسی کردیم که آیا در شرایطی که سینما در وضعیت خوبی به سر نمیبرد، این پلتفرمها هستند که در اولویت فعالان سینما قرار گرفتهاند؟ گفتوگوی روزنامه شرق را در ادامه میخوانید:
چند روزی است صحبت درباره اظهارات نامناسب یکی از مدیران ارشد یکی از پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی واکنشهای زیادی بین اهالی سینما داشته، فارغ از جنس ادبیات مطرحشده که حتما جای نقد دارد، بد نیست به این بهانه نگاهی به گستردگی شبکه نمایش خانگی و اقبال به این پلتفرم بین اهالی سینما و مخاطبانش داشته باشیم. پلتفرمها همزمان با دوران کرونا در ایران به سرعت میان مخاطبان فراگیر شدند و هنرمندان زیادی جذب کار در این حوزه شدند. فکر میکنید این مدیوم مسیر درستی را در این چند سال طی کرده است؟
ابتدا باید اشاره کنم باورم این است که حرفهای این مدیر محترم شاید عامدانه نبوده. شاید روی بیان کلماتش دقت نکرده است. نمیخواهم قضاوتی داشته باشم و ماجرا را صفر یا صد ببینم. انتظار همه ما این است، افرادی که در این سطح مدیریتی قرار میگیرند و در هیئتمدیره یک پلتفرم عظیم هستند، کافی بود اشاره کنند که بعضی از تهیهکنندگان یا بازیگران به تعهدشان یا اخلاقیات پایبند نیستند. در این صورت نهتنها کسی ایرادی نمیگرفت، بلکه تأیید هم میکرد. تصور ما هم این نیست که جامعه منزهی هستیم. جامعه سینما مثل تمام مشاغل دیگر طبعا ضعفها یا قوتهایی دارد. من هم خیلی خوب میدانم برخی از دوستان تهیهکننده یا بازیگر ما در ارتباط با پلتفرمها بدرفتاریها یا بداخلاقیهایی داشتهاند و این حق طبیعی یک مدیر است که از این ماجرا گلهمند باشد. همینطور که ممکن است برخی از دوستان ما هم وقتی پای پول وسط میآید هرکاری بکنند. ولی وقتی این جملات به همه اهالی سینما تسری پیدا میکند، دیگر مورد صنفی است و باید شأن حرفهمان را در نظر بگیریم و موظف هستیم از آن دفاع کنیم. صنوف و هیئتمدیره خانه سینما همگی به این ماجرا واکنش نشان دادند و این حرفها بار حقوقی داشت.
البته مجموعه نماوا عذرخواهی کرد. خودم در چند سال گذشته تنها پلتفرمی که با آن کار کردم نماوا بوده و مشخصا از مدیریت نماوا آقای میرطاووسی جز رفتار محترمانه چیز دیگری ندیدم وگرنه مجدد با این پلتفرم کار نمیکردم. این نبوده که من با این پلتفرم پدرکشتگی داشته باشم و از این جهت واکنشی نشان بدهم. اما واقعیت این است که جهان آینده، جهان تصویر و ویاودیهاست. ما الان دو، سه پلتفرم خوب داریم و همینطور روز به روز به تعدادشان اضافه میشود. بخش عظیمی از تأمین مالی اهالی سینما و تصویر در آینده از طریق همین پلتفرمها خواهد بود. نه اینکه سینما از بین خواهد رفت، در سینما تعداد محدودی فیلم ساخته میشود و تعدادی از اعضا در آن کار میکنند، اما حجم کاریای که این پلتفرمها برای اهالی سینما ایجاد میکنند، قابل مقایسه با تولید فیلم نیست. در دو سال کرونا اگر پلتفرمها نبودند واقعا اهالی سینما وضعیت بدی پیدا میکردند، چراکه در آن مقطع فقط پلتفرمها بودند که سریال میساختند و طی دو سال اگر اشتباه نکنم چیزی حدود ۳۴ سریال توسط دو پلتفرم تولید شد. ما باید از ورود این سرمایهها به این عرصه استقبال کنیم. بهشخصه وقتی متوجه میشوم یک پلتفرم تازه به جمع پلتفرمها اضافه میشود، خوشحال میشوم. میدانم سرمایه زیادی پشت آن است و دیگر بحث ساخت یک فیلم نیست. بحث صدها میلیارد سرمایه است. نه تنها باید استقبال کنیم، بلکه باید تلاش کنیم بمانند، ریشه بدوانند و بتوانند خوراک فرهنگی برای اقشار مختلف مردم فراهم کنند. اما طرف دیگر باید برای دوستانی که صاحب سرمایه هستند مواردی تعریف شود. میدانیم که سرمایه، قدرت میآورد و قدرت سرمایه آنقدر زیاد است که برخی فکر میکنند میتوانند هر گونه رفتاری داشته باشند. باید این را در نظر گرفت که این قدرت سرمایه در عرصه فرهنگ و هنر بدون تعامل با اهالی فرهنگ و هنر موفق نخواهد بود و قطعا در این رودررویی سرمایه شکست میخورد. همینطورکه در رودررویی صداوسیما با هنرمندان، صداوسیما مخاطبش را از دست میدهد و اگر هنرمندانی که میتوانند مخاطب را جذب کنند و بین مردم ریشه دارند و مخاطب دارند، با صداوسیما قهر کنند، بازنده صداوسیما است. این اتفاق میتواند دقیقا برای پلتفرمها هم تکرار شود. اگر دچار این باور شوند که قدرت سرمایه است و اگر پول بدهید، هنرمندان همه کاری میکنند، قطعا اشتباه بزرگی میکنند. واقعیت هم این است که تا به امروز چنین رفتارهایی از مدیران پلتفرمها ندیده بودیم. ممکن است در ذهنیتشان این باور وجود داشته، اما حداقل به این شکل بیان نشده بود. عذرخواهی و پوزشخواهی نماوا را در آن بیانیه به فال نیک میگیرم. یعنی فکر میکنم خود دوستان هم در مجموعه مدیریتی آنجا این نگاه را قبول ندارند و نمیپسندند. ظاهرا منظورشان یک پروژه بوده، ولی من فکر میکنم هیجانزده شدهاند و همه ما را به یک چوب زدهاند و طبیعی هم بود چنین واکنشهایی را از سمت هنرمندان در پی داشته باشد.
در بین صحبتها به وضعیت نابسامان سینما اشاره کردید. میدانیم که دستکم در دو سال گذشته رونق گیشه سینما تنها با تعداد اندکی فیلم آن هم از جنس کمدی اتفاق افتاد و در این شرایط بسیاری از اهالی سینما تمایلی به حضور در این عرصه ندارند و بخشی از این دلزدگی، ظاهرا تکصدایی یا واگذاری عرصه به ساخت فیلمهای کمدی در سینماست.
صحبتکردن درباره سینما با صحبتهایی که شما اشاره کردید کمی پیچیده است. ما در دو سال گذشته و مشخصا سال گذشته از جهت گیشه رونق خوبی را تجربه کردیم. اما این رونق محصول نهایتا پنج فیلم بود. صاحبان سالنهای سینما خوشحال هستند، چون در واقع توانستند ضرر دوران کرونا را جبران کنند و این تعداد فیلم کمدی برای آنها سودده هم بوده است. اما پنج فیلم کلیت سینما نیست. ما نمیتوانیم خوشحال باشیم که چهار فیلم ۸۰۰ میلیارد فروختهاند و در کنارش مثلا ۵۰ تا فیلم روی هم ۲۰۰ میلیارد فروختهاند. این یعنی ضرر سینما. بحثم فقط فیلم اجتماعی نیست. فیلمهای عاشقانه، پلیسی، معمایی را هم از دست دادیم. از ژانرهای دیگر غافل شدیم.
البته بخشی از انتقادها از سمت فیلمسازان در یکی، دو سال گذشته بهدلیل ندادن پروانه ساخت به فیلمهای اجتماعی است.
اینجا نمیتوانیم یک جا را مقصر بدانیم و بگوییم که اگر اینجا درست رفتار میکرد، همهچیز درست پیش میرفت. اگر بگوییم شورای پروانه ساخت سختگیری میکند، جواب آنها هم این است که کدام کارگردان نامی ما فیلمنامه داده و ما رد کردهایم؟ موضوع اینجاست که فیلمنامهای ارائه نمیشود. باید بررسی کنیم چرا فیلمنامه به شورای پروانه ساخت ارائه نمیشود؟ از طرف دیگر، هزینه تولید فیلم به شدت بالا رفته است. یک فیلم با کمترین هزینه در شرایط فعلی، حداقل ۲۵ میلیارد تومان هزینه دارد و این یعنی۷۰، ۸۰ میلیارد تومان فروش برای اینکه بتواند به پولش برسد. تنها فیلمهایی که فروش بالای نوروز را به خودشان اختصاص دادند، فیلمهای کمدی بودند. فیلمهایی در ژانرهای دیگر مثل «بیبدن» یا «مست عشق» با وجود اینکه مخاطب دارند، بعید میدانم به فروش فیلم «تمساح خونی» برسند و اگر فیلمهای دیگر در گیشه پاسخگو نیستند، به این دلیل است که هزینه تولید بالا رفته. این هزینه تولید چطور بالا رفته است؟ یک بخش از آن شرایط کشور است و تورم وحشتناکی که بهخاطر آن همه چیز بالا رفته. دستمزد بازیگران به شدت بالا رفته است. اتفاقا در این موضوع پلتفرمها مقصر هستند. همین افرادی که امروز به بازیگران حمله میکنند، خودشان برای اینکه مخاطبان بیشتری جذب کنند، بازیگران مطرح را جذب کردند و دستمزدهای عجیب و غریب پرداخت کردند. یک بار تلویزیون سالها قبل این کار را انجام داد و یک جهش در دستمزدها ایجاد کرد. در چند سال گذشته هم پلتفرمها این کار را انجام دادند و هزینهها را در سینما بالا بردند. بازیگران در سریال حیرتانگیز دستمزد میگیرند و طبیعتا برای یک فیلم سینمایی پرداخت رقمهای بالا به بازیگران ممکن نیست. اما موضوع مهم این است که تحولاتی در کشور اتفاق افتاده که این تحولات جامعه ما را ۱۰ پله جلو برده است. خیلی از فیلمسازان ما دچار سردرگمی هستند. فیلمنامهای که دو سال پیش برای آنها جذاب بوده، امروز حس میکنند موضوعیت ندارد. جامعه آنچنان دچار تحول شده که عملا فیلمسازان را سردرگم کرده است. اگر بسیاری از فیلمسازان ما فیلمنامه به شورای پروانه ساخت نمیدهند، به این دلیل است که نمیدانند باید چه کار کنند. اگر نتوانیم توقع فرهنگی مردم را برآورده کنیم، شکست میخوریم. نمیدانیم چه چیزی بسازیم که پاسخگوی زمانه ما باشد و این یک معضل دیگر است.
پس فکر نمیکنید در این شرایط پلتفرمها در مقابل سینما ایستادهاند.
من معتقد نیستم سینما در مقابل پلتفرمها از بین رفته است. سینما تبدیل میشود به یک مراسم. تبدیل میشود به یک ضیافت. فردی که از خانه بیرون میآید و هزینه میکند و سینما را انتخاب میکند، تمایل به دیدن فیلم مفرح در سینما دارد. در شرایطی که حال روحی و اجتماعی مردم خوب نیست و مرتب داریم با مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم، مخاطب سینما این زمان را برای دیدن فیلم کمدی صرف میکند. برای اینکه دو ساعت حواس مخاطب به چیز دیگری غیر از مشکلاتی که روزمره با آن دست و پنجه نرم میکند پرت شود.
حالا اگر همین دو ساعت، دردهای خودش را در فیلم هم ببیند قطعا سینما برایش وسوسهانگیز نیست. ما قبلا هم این وضعیت را داشتیم. هر وقت شرایط روحی و روانی جامعه خوب بوده فیلمهای اجتماعی خیلی خوب پاسخ داده و درست در شرایطی که وضع روحی جامعه بد است اتفاقا فیلمهای اجتماعی جواب نمیدهد. اصلا باور نمیکنم که این فیلمهای کمدی ما باعث شده فیلمهای اجتماعی فروش نرود. فیلمهای جدی ما در غیاب فیلمهای کمدی همینقدر فروش میرود. چون اساسا تمایل برای دیدن آن فیلمها وجود ندارد. واقعیت این است سال گذشته فیلمهایی که در جشنواره دیدم یک شکست سنگین برای فیلمهای جدی خواهد بود. نمونهاش را در هفت، هشت فیلمی که در عید اکران شد دیدیم. به جز فیلم «تمساح خونی» و «بیبدن» باقی فروشها شکست خوردهاند. نمیتوانم بگویم این میان مقصر «تمساح خونی» است. امسال هم تا آخر سال هفت، هشت فیلم کمدی داریم که سالنداران از فروش این فیلمها راضی خواهند بود. اما این کلیت سینما نیست. کلیت سینما در معرض خطر است.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900027